حزب اسلامی، یک حزب با چهره های متعدد
آیا حزب اسلامی که در سال 2004 میلادی راجستر شد و اعضای آن تعدادی از کرسی های مهم و پرقدرت را در حکومت رییس جمهور کرزی، به عهده دارند، واقعاً مستقل و مجزا از گروپ شورشیانی اند که مسوولیت مرگبارترین حملات را در شهر کابل در دوسال اخیر به عهده گرفته اند و به گلبدین حکمتیار رهبر و موسس این حزب که در پاکستان مستقراست، وفادار باقی مانده اند؟ نشریهء فارن پالیسی می نویسد:
از شکست طالبان در سال 2001 تا اکنون، ایالات متحده و جامعهء بین المللی بطور دقیق ندانسته است که حزب اسلامی چگونه سازمانیست؟
آیا واقعاً این دو حزب واقعاً از هم مجزاند؟ به نوشتهء نشریهء فارن پالیسی برای نقشی که آنها می توانند در انتخابات آیندهء ریاست جمهوری و مذاکرات صلح بازی کنند، دانستن و درک علایق بین حزب سیاسی قانونی اسلامی و گروپ شورشیانی مستقر در پاکستان، خیلی مهم است
حزب اسلامی در اخیر سال های 1960 در پوهنتون کابل با سازمان جوان مسلمان آغاز شد، در اواسط سال های 1970 به شاخهء معتدل تحت رهبری برهان الدین ربانی و شاخهء بنیادگرای تحت رهبری گلبدین حکمتیار تقسیم شد نشریهء فارن پالیسی می نویسد:
در سال های 1980 در بین احزاب مختلف مجاهدین، حزب اسلامی به حیث سازمان یافته ترین و ایده لوژیک ترین حزب اعتبار حاصل کرد. حزبی که ایده لوژی اسلامی را عمیقاً از اخوان المسلمین به عاریت گرفته بود و از لحاظ ساختار و شیوهء جلب و جذب اعضا به احزاب کمونیستی که با آن می جنگید، شباهت داشت
یک عضو سابق حزب اسلامی در سال 2012 به نشریهء فارن پالیسی گفته است:
«زمانیکه شما به حزب اسلامی می پیوندید، بدون در نظر داشت اینکه پدر شما کی بود و چی کرده اید، شما به یک بخش از حزب تبدل می شوید. به شما کارت هویت داده می شود و با همگان یکسان می شوید شهرت ترکیب و ساختار حزب اسلامی در تلون و گونه گونی نژادی و قومی بود است.
اما آیا حزب اسلامی افغانستان که به حیث یک حزب سیاسی راجستر شده است، همان سازمان یافته ترین حزب اسلامیست؟ به نوشتهء نشریهء فارن پالیسی، در سطح ملی این حزب حدود 30 تا 40 درصد کرسی وزارت های افغانستان را به عهده دارد. سه مرد تاثیر گذار درافغانستان، فاروق وردک وزیر معارف، عمرداوود زی سفیر افغانستان در اسلام آباد و کریم خرم رییس دفتر حامد کرزی اعضای این حزب اند. نشریهء فارن پالیسی می نویسد:
در تلاش برای کشف روابط و وفاداری بین حکمتیار و رهبران حزب اسلامی قانونی مانند فاروق وردک، باید چند نکته را باید به خاطر داشت:
نخست، روابط بین حزب اسلامی و طالبان هیچ وقت خوب نبوده است. طالبان در سال 1994 با گرفتن قدرت، اکثر قوماندان حزب اسلامی را از هرم قدرت کنار نهادند، چون به وفاداری آن ها به ملا عمر باورنداشتند. دوم، زمانیکه شورش ها در مناطقی که حزب اسلامی در آن فعال اند مطالعه شود، دیده می شود که آن ها در تلاش سرنگون ساختن حکومت نبوده، بلکه عموماً، مناطق تحت کنترول شان را حفاظت می کنند.
در اصل رقابت بین حکومت و حزب اسلامی نبوده، بلکه رقابت بین طالبان و حزب اسلامی در اعمال نفوذ بر مناطقی است که تا حال حکومت نتوانسته آن بطور کامل در اختیار داشته باشد. و سوم اینکه، حزب اسلامی دارای چهره های سیاسی و همچنان چهرهء نظامیست. برای جذب شاخهء نظامی حزب اسلامی راه درست حمله بر حکمتیار نی، بلکه ادامهء شامل ساختن شاخهء سیاسی قانونی آن در حکومت است. نشریهء فارن پالیسی می نویسد:
راه ثبات در افغانستان نخست به انتخابات سال 2014 میلادی و انتقال موفقانهء قدرت ملی انجامیده و با هر مصالحهء پرمفهوم با شورشیان ادامه می یابد